سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! اگر مرا به زنجیر کشی و عطای خود را در میان شاهدان از من بازداری، ... امیدم را ازتو نخواهم بُرید و چهره امیدوار به گذشتت را از تو نخواهم گرداند و محبّتت از قلبم بیرون نخواهد رفت . [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]

سوگند
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:0بازدید دیروز:0تعداد کل بازدید:54270

فاطمه :: 84/9/12::  12:9 عصر

 

پنجره ها باز است     

چشمانم بسته

و صدایی که فقط خود می شنوم آن را

دلم از پنجره ها

سراغ  شقایق را میگیرد

خاطره ها  یا د تو را می خوانند

زمزمه ای ست بر لب  آن قصر بلند

قصر من

مملو از عشق سفر

سفر تا ته آن دشت بزرگ

تا شهر عشق

مسافرش این دل

مرکبش باد

اهالی اش همه تنهایی و غم

ارمغانش مهتاب ...

فردا

همین فردا همین فردا... زمان در بستر شب خواب و بیدار است، سیاهی تار میبندد،

 

 چراغ ماه لرزان از نسیم سرد پاییز است، دل بیتاب و بی آرام من از شوق لبریز است،

 

به هر سو چشم من رو میکند : فرداست! سحر از ماورای ظلمت شب میزند لبخند

 

قناریها سرود صبح میخوانند

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
::تعداد کل بازدیدها::

54270

::آشنایی بیشتر::
::لوگوی من::
سوگند
::لینک دوستان::
::وضعیت من در یاهو::
::آرشیو::
::اشتراک::